ابن حناتاجُالدّینِ بْنِ حِنّاء، محمد بن محمد، مشهور به ابنحنا و ملقب به صاحب (۶۴۰- ۷۰۷ق/۱۲۴۲- ۱۳۰۷م) بود. وی از وزیران وقت بود. ۱ - معرفیاو از میان خاندانی از رؤسای دولت ممالیک برخاست و جدش بهاءالدین ابنحنا و جد مادریاش شرفالدین صاعد فائزی، خود از وزیران وقت بودند. تاجالدین از بزرگانی همچون سبط سلفی، شرف مرسی، ابن عبدالدائم و ابن ابییسر حدیث شنید. [۴]
عینی، محمود، عقدالجمان، ج۱، ص۴۷۶، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
۲ - وزیری تاجالدینوی در صفر ۶۹۳، در اوایل حکومت ملک ناصر محمد بن قلاوون به صلاح دید سلطان و دیگر امیران پس از ابن سلعوس به وزارت رسید. تاجالدین شوکت و اقتدار بسیار کسب کرد، چندانکه چون از کار برکنار شد، جانشینش صاحب فخرالدین ابن خلیلی تا از او کسب اجازه نکرد، بـه کار وزارت نپرداخت. ۳ - خصوصیاتوی با همۀ ارجمندی مقام، مردی فروتن بود و علاوه بر وجاهت ظاهری، به خوش اخلاقی و دینداری شهرت داشت. گویند: همواره روزهدار بود و در حق فقرا و کودکان بخششها میکرد. [۱۳]
عینی، محمود، عقدالجمان، ج۱، ص۴۷۶، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
۴ - کارهای تاجالدیناز کارهای مشهور او یکی آن است که آثار باقیمانده از حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را به قیمت ۶۰ هزار درهم خریداری کرد و سپس برای نگهداری از آنها مکانی را که به خود او منسوب شد، بنا، و بـاغ مشهور معشـوق را وقف آن کرد. صفدی که خود از این آثار دیدن کرده، فهرست آنها را چنین آورده است: یک قطعه پوست بز، تکهای از یک عصا، قاشقی از نقره، تکهای از یک بشقاب، و یک درفش (مخصف). وی سپس میافزاید «که چشمانش از دیدن آنها نورانی شد». تاجالدین به تعمیر بناهای مذهبی (مثلاً مسجد جامع دیرالطین) نیز همت گماشت. این اقدام او را سراج وراق در ابیاتی ستوده است. [۲۱]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۲۵، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
به روایت ابن فضل الله عمری، بنـا بر وقفنامهای از تاجالدین، در جوار قبر او مکتب خانهای برای ایتام دایر گردیده بود که شاگردان مکتبخانه هرگاه لوحههای کتابت خود را پاک میکردند و میشستند، آب آن را برگور تاج الدین میریختند. گویند که او در جنگهایی نیز شرکت داشته است. [۲۶]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۲۳، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
وی در ۶۸۰ق هنگامی که از نبرد حمص باز میگشت، مورد ستایش ابن دانیال قرار گرفت. ( [۲۷]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۲۷، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
که ۶بیت از قصیده را آورده است)۵ - ارج نهادن به شعر و شاعرانوی شاعران را بسیار ارج مینهاد و با سراج وراق مراوده داشت. ابن حجر که شعر او را نیکو وصف کرده است، اشاره میکند که وی دیوان شعری نیز داشته است. اشعاری که اینک از مجموعۀ آثار او به جای مانده، بیشتر اشعار مناسبتی و آمیخته با شوخی و هزل است که گاه خالی از لطافت هم نیست. اما آنچه بیش از همه موجب شهرت او شده، موشحی است که بیشتر در مصر رواج داشت و ۵ بنـد از آن را صفدی نقل کرده است. وی همچنین قصیدۀ معروفی در ستایش پروردگار داشته که ۵ بیت از آن در منابع آمده است. ۶ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، یوسف بن تغری، النجوم. (۲) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباددکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م. (۳) ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۴) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م. (۵) عینی، محمود، عقدالجمان، به کوشش محمد محمدامین، قاهره، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م. ۷ - پانویس۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تاج الدین بن حناء»، شماره۵۶۵۸. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|